تا عرش صدای ربنا می‌آید
آواز خوش خدا خدا می‌آید
فریا رسد که باز کنید درهای بهشت
مهمان خدا سوی خدا می‌آید
بوی رمضان می‌آید...
 بوی خوش قرآن و شمیم شکوفه‌های مناجات با خدا...
خدایا سالی دگر گذشت و باز در این موقع سال به میهمانیت آمده‌ام.
مرا به کرم و مهربانیت بپذیر و نور امیدت را در دلم چنان بتابان که تا عمر دارم پشت شیطان را به خاک برسانم و تو را خوشحال سازم.
مرا چنان عشقی برسان از این طلعت و زیبایی که به چشم ندیده باشم.
وجودم را در این سرای دنیا آماده‌ی آمدن به حضورت و قلبم را به نیایش و ستایش خویش آرام ساز...
نوای اذان این روزها بوی خاصی می‌دهد... بوی ناب عبادت و بندگی، بوی خدایی شدن... بوی صداقت عشق بنده به خدا و...
خدایا این روزها در سکوت خویش نام تویی را فریاد می‌زنم که با تمام گناهانم مرا نزد خویش پذیرفتی.
خدایا ای آشنای همیشگی تو را غریب دیدم و غریبانه سوی می‌آیم.
تو را بخشنده پنداشتم اگرچه گناهکار شدم!
تو را وفادار دیدم و هرجا که رفتم بازگشتم!
تورا گرم دیدم و سردترین لحظه‌ها به سراغت آمدم!
خدایا عازم یک سفرم، سفری دور به جایی نزدیک...
 سفری ازخود من تا به خودم...
 مدتی هست نگاهم به تماشای تو و امیدم به خداوندی توست.
 خدای من!
در این ماه عزیز که نامت هر ثانیه تکرار می‌شود در ذهنم، و یادت هر لحظه در زندگیم تزریق می‌شود؛ خودت از گناهانم بگذر و وجودم را به بی‌نهایت آرامش برسان...